خاطرات آن روزهای تلخ برای خیلیها به یاد ماندنی است. بدون تردید اگر بخواهیم از منظر تاریک و بدبینانه نیز به نظام آموزش و پرورش فعلی نگاه کنیم میتوانیم حذف چوب و شلنگ و تخته را بزرگترین حسن غیر قابل انکار این نظام تربیتی بدانیم و بس.
آقای رضایی ۲۵ ساله کارشناس ارشد فیزیک در خصوص آن سالها میگوید: تنها چیزی که الان از مدرسه در ذهنم دارم دو موضوع است اول اینکه از اول دبستان تا اول دبیرستان کتک خوردم و دوم اینکه زنگ ورزشی نداشتیم تا ورزش کنیم و همیشه اگرتعطیل نبود نیمه تعطیل بود. اگر میدانستم میتوانم شکایت کنم از کسانی که با شلنگ، کابل و ترکه کتکم شکایت میکردم. ما بچه بودیم بخدا....
خانم موسوی ۳۲ ساله هم میگوید: کلاس اول یک خانم معلم خیلی مهربان داشتیم یعنی خیلی دلش میخواست دانش آموزانش بهترین باشند به خاطر همین یک چوب نیم متری مکعب مستطیل شکل داشت.فکرش را بکنید صبح به صبح که تکالیف بچهها را میدید تقریباً نصف یا یک سوم کلاس جلوی کلاس صف کشیده بودند و به میزان تنبلی شان چوب میخوردند. او هر از گاهی هم در حالی که تکالیف بچهها را میدید برمی گشت و نگاهی به صف منتظران در تنبیه میانداخت و سری تکان میداد که یعنی میدانم چکارتان کنم الان میآیم سراغتان.حتی من هم که دانش آموز زرنگ کلاس بودم یک بار چوب خوردم آنهم برای اینکه یکی دو تمرین از تمرینهای ریاضی را حل نکرده بودم و بابت همان، سه ضربه چوب خوردم.آخرش هم گفت ببین دختر گلم به خاطر خودت این کار را کردم که دیگر یادت بماند تمرین هایت را کامل بنویسی.
آخر سال هم که شد به صف شدیم و وقتی داشتیم به ترتیب از کلاس بیرون میرفتیم یک یک بچهها را بوسید و گفت تمام تنبیهها به خاطر درس خوان شدن خودتان بود و بعد به همین راحتی تمام آن چوب خوردنها را فراموش کردیم و به خاطراتمان سپردیم.
وحید میلادی ؛ ۲۸ساله هم از آن روزها میگوید: اولین کتک را از خانم معلم کلاس اول ابتدایی خوردم.خانم معلم یک لگد با آن کفشهای نوک تیز پاشنه بلندش به من زد.آنقدر وحشتناک بود که هنوز رنگ قهوه ای اش هم در ذهنم باقی مانده یادمه.نمی دانم چرا ولی اصلاً از او ناراحت نیستم حتی اگر الان هم ببینمش بابت تمام زحمتهای دیگری که در آن سالها برایمان کشیده بود از او تشکر میکردم و میگفتم که برای تمام آنچه که به من آموخت هنوز هم دوستش دارم.کاش آن دوران با تمام سختی هایش بر میگشت.
احسان قدیری؛ پزشکی که دوران تخصص خود را سپری میکند هم میگوید: در دوران ابتدایی معلمی داشتیم که شیوههای تربیتی خاص خود را داشت از همان روزهای اول خودکار لای انگشت بچهها میگذاشت.دانش آموز زرنگ و تنبل همه از این شیوه تربیتی بهره مند میشدند.عده ای برای انجام ندادن تکالیفشان و عده ای هم به بهانههای دیگر.دوران راهنمایی شدت تنبیهها بیشتر شده بود. یکی از دبیران ریاضی همان ابتدای ورودش به کلاس میگفت هر کسی که تمرین هایش را حل نکرده خودش بیاید پای تخته و بعد بدون پرسیدن دلیل کاهلی بچهها آنها را با خط کش فلزی اش تنبیه میکرد.
سعیدی ؛ کارشناس حقوق میگوید: در دوران ابتدایی یک روز در کلاس درس خوابم برد. معلم وقتی متوجه شد با یک سیلی آبدار من را به بیرون فرستاد تا آبی به سر و صورتم بزنم و به کلاس برگردم.وقتی ماجرای آن روز را برای پدرم تعریف کردم گفت: حق با معلم ات است. چرا باید سر کلاس میخوابیدی و بعد با خنده ادامه داد یادت باشه، چوب معلم گله، هرکی نخوره.... پدرم میگفت: زمان ما، معلمها برای تنبیه از چوب و فلک و ترکه درخت آلبالو استفاده میکردند و آنقدر از تنبیههای دوران قدیم برایم میگفت که مجاب شدم تنبیه آن روز من چیزی جز یک گوش مالی ساده نبوده است.
وقتی به دوران دبیرستان رسیدم، دیگر از تنبیههای بدنی خبری نبود انصافا برخی دانش آموزان آنقدر در کلاس شیطنت میکردند که من از دست آنها شاکی میشدم، چه برسد به معلم بیچاره ! برای همین برخی معلمان صبرشان لبریز میشد و آنها را از کلاس بیرون میانداختند.
تا چند سال پیش تنبیه بدنی در برخی از نقاط کشور مرسوم بود یعنی دانش آموزان در دوران ابتدایی و راهنمایی به واسطه درس نخواندن یا شیطنتهای خاص دوران خود، برخی مواقع با تنبیه بدنی از سوی مسوولان و معلمان مدارس مواجه میشدند. اما حالا وضع تغییر کرده است. معلمها تحت هیچ شرایطی حق تنبیه بدنی دانش آموزان را ندارند.
آنروزها واژه ناظم مدرسه هم برای خیلی از بچهها ترسناک بود. او که با حس مسوولیت اداره مدرسه خط کش یا کابل به دست و به دور از هر گونه واهمه ای در حیاط مدرسه میگشت و هر از گاه به جان بچهها میافتاد. حسین احمدی، سرپرست معاونت آموزش و پرورش عمومی در این باره میگوید: امروزه دیگر با تغییر الگوهای تربیتی در خانوادهها خبری از بکار بردن شیوههای تربیتی غلط گذشته نیست و خانوادهها براحتی میتوانند در صورت اطلاع از تنبیه بدنی فرزندانشان در مدرسه، مسوولان آموزش و پرورش منطقه محل تحصیل فرزند خود را در جریان بگذارند. در آموزش و پرورش اداره ای به نام رسیدگی به شکایات وجود دارد که خانوادهها در صورت مشاهده موردی از تنبیه بدنی میتوانند به این اداره مراجعه کنند تا به آن رسیدگی شود.
نویسنده: کیوان سرافرازی
نظر شما